سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسلام و نظریه فقر 5

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/11/26:: 11:32 صبح

فقر وابسته به چندین وضعیت مختلف «ذهنی»، «فرهنگی»، «اجتماعی» و از جمله وضعیت «اقتصادی» است. نظرگاههای ادیان توحیدی از جمله اسلام درباره فقر وابسته به تبیینهایی است که نسبت به اقتصاد دارند. در ذیل چند تفاوت مهم اسلام و علم اقتصاد را می آورم:

1- مسأله اصلی علم اقتصاد «چگونگی تخصیص منابع» می باشد اما پیش فرضهایش این است که «عرضه منابع کم است» و «عرضه-تقاضا تنها چرخه مهم اقتصاد است». چنین پیش فرضهایی گویای تمام واقعیت تجربه شده نیستند. 

2- به نظر می رسد مفاهیمی اصلی که چارچوب مفهومی تئوریهای اقتصادی را می سازند، تمام و کمال نیستند و شاید مفاهیم دیگری نیز بتوان در این چارچوب مفهومی گنجاند مانند «رزق»، «برکت»، «توفیق»، ..  .

3- هیچ استدلالی مطرح نشده که هدفگذاری علم اقتصاد برخاسته از ارزشهای یک جامعه و افراد آن جامعه باشد. هدف «جامعه سازی برای رسیدن به مطلوبیت» متفاوت از «فردسازی برای رسیدن به مطلوبیت» می باشد. حال سؤال اصلی این است که چه چیزی یا چه روندی یا چه جایگاهی مطلوب است؟ 

4- هدفگذاری علم اقتصاد ناظر به «نهاد (agent)» است و نه ناظر به «پراکسیس مطلوب». چنین تفاوتی منجر به تفاوت در روش شناسی می گردد. 

5- تئوریهای اقتصاد کلان نقش اساسی در تبیینهای اندیشمندان اقتصادی دارند. مهمترین آنها نظریه کینزی می باشد که مبتنی بر «فرضیه درآمد مطلق» است در حالی که نظریه های دیگری نیز مطرح هستند چه مبتنی بر «درآمد نسبی» یا «درآمد طبقاتی» و چه مبتنی بر «فرضیه مبتنی بر مصرف»، «فرضیه انتظارات عقلایی»، یا «فرضیه چرخه زندگی».

 

در حال تکمیل . . . 





بازدید امروز: 22 ، بازدید دیروز: 320 ، کل بازدیدها: 422854
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ